عملیات در محور کرخه - دزفول
دومین عملیات غیر کلاسیک محدود
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات : عملیات در محور کرخه – دزفول
زمان اجرا : 15/1/1360
مکان اجرا : غرب دزفول – محور جنوبی جنگ
تلفات دشمن : 161 کشته ، زخمی و اسیر
ارگان های عمل کننده : سپاه پاسداران و نیروی زمینی ارتش
اهداف عملیات : پیشروی در مناطق تحت اشغال دشمن
عملیات بیت المقدس 4
تصرف بلندیهای شاخ شمیران و شاخ سومر
موقعیت منطقه
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: بیت المقدس4
زمان اجرا: 6/1/1366
تلفات دشمن: 1900 (کشته، زخمی و اسیر)
رمز عملیات: یا ابا عبدالله (ع)
مکان اجرا: منطقه عمومی در بندیخان عراق - محور شمالی جنگ
ارگانهای عملکننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: فتح ارتفاعات مشرف بر سد در بندیخان عراق و تکمیل عملیات والفجر
عملیات فتح المبین
فتح الفتوح رزمندگان اسلام
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات : فتح المبین
زمان اجرا : 2/1/1361
مدت اجرا : 10 روز
مکان اجرا : محور شوش ، رودخانه کرخه ، جاده اهواز – اندیمشک و غرب دزفول
رمز عملیات : یا زهرا ( سلام الله علیها )
تلفات دشمن : بیش از 4000 کشته و 15000 اسیر
ارگان های عمل کننده : سپاه و ارتش
اهداف عملیات : آزاد سازی بخش وسیعی از خاک ایران و خارج ساختن شهر های دزفول ، اندیمشک و جاده اندیمشک – اهواز از برد توپخانه و سایت موشکی دشمن در چهار مرحله
عملیات بیتالمقدس5
ضربهای کاری به سازمان زرهی دشمن
در آخرین ماههای جنگ هشت ساله ایران و عراق و هنگامی که نیروهای ایران با پیروزی کامل، موفق به پیشروی در خاک دشمن و آزادسازی مناطق و شهرهای مهمی همچون «حلبچه» کردستان عراق شده بودند، یک عملیات انهدامی برای ضربه زدن به ماشین جنگی ارتش عراق در منطقه عمومی «پنجوین» صورت گرفت.
این منطقه پیوسته صحنه رویارویی قوای خودی و دشمن، از جمله عملیات «والفجر4» بود. این یورش بیامان را نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی و هدایت قرارگاه «رمضان» به اجرا گذاشت. طی این عملیات، یگانهای عمل کننده خودی در شامگاه ۲۲ فروردین ماه ۱۳۶۷ با رمز «یا اباعبدالله الحسین(ع)» به مواضع نیروهای عراقی حمله برده و طی روزها درگیری و نبرد، ۴۵ دستگاه تانک و نفربر و صدها خودروی نظامی و دهها قبضه سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن را منهدم و به لشکر ۲۷ ارتش عراق تلفات و خسارات چشمگیری وارد آوردند. همچنین در عملیات بیتالمقدس ۵ تعداد ۳۸۱۰ تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده یا به اسارت نیروهای خودی درآمدند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: بیت المقدس ۵ (ضربتی)
زمان اجرا: 22/1/1367
تلفات دشمن: ۳۸۱۰ کشته، زخمی و اسیر
رمز عملیات: یا اباعبدالله الحسین (ع)
مکان اجرا: منطقه عمومی پنجوین عراق - خط شمالی جبهه جنگ
ارگانهای عملکننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: انهدام ماشین جنگی دشمن
امیر سپهبد علی
صیادشیرازی در سال 1323 در کبودگنبد مشهد در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد.
مادرش شهربانو و پدرش زیاد نام داشت. پدرش، که از عشایر فارس بود، به
استخدام ژاندارمری درآمد و سپس به ارتش منتقل شد. او از جاذبهای خاص
برخوردار بود، از اینرو علی تحت تأثیر پدر از کودکی به ارتش علاقهمند شد.
او به همراه پدر و خانواده، مانند دیگر خانوادههای نظامیان، از شهری به
شهری مهاجرت میکرد. شهرهای مشهد، گرگان، شاهرود، آمل، گنبد و سرانجام
گرگان محل پرورش وی شدند. او سال ششم متوسطه را در تهران گذراند و در سال
1342 موفق به اخذ دیپلم گردید. او در سال 1343 در کنکور دانشکده ی افسری
شرکت کرد و پذیرفته شد. علی از بدو ورود به دانشکده به جدیت در درس و
پایبندی به مذهب شهرت یافت. و سرانجام در مهرماه 1346 در رسته ی توپخانه
دانش آموخته شد و با درجه ی ستوان دومی وارد ارتش گردید. او پس از طی دوره
ی آموزشی در شیراز و اصفهان به لشگر تبریز و سپس لشگر زرهی کرمانشاه منتقل
شد.
او در سال 1350 برای گذراندن دوره ی آموزش زبان انگلیسی به تهران آمد و پس
از پایان کلاس و جدیت در تحصیل سرانجام خود از استادان زبان انگلیسی شد.
ستوان یکم علی صیادشیرازی تصمیم گرفت با دخترعمویش، خانم عفت شجاع ازدواج
کند اما به دلیل این که محمود، عموی علی، از مخالفان شاه بود، ساواک با این
ازدواج موافقت نکرد، اما سرانجام در اثر اصرار علی، ارتش با این وصلت
مبارک موافقت کرد.
علی در سال 1352 به دلیل لیاقتها و دقتهایش در کار، برای تکمیل تخصصهای
توپخانه از طرف ارتش به امریکا اعزام شد تا دوره ی هواسنجی بالستیک را
بگذارند. او این دوره ی آموزشی را در شهر فورت سیل از ایالت اوکلاهما، در
منطقهای نظامی، با موفقیت طی کرد. در این دوره ی فشرده ستوان همچون مبلغی
مذهبی به دعوت امریکاییان به اسلام میپرداخت و در مجالس بحث و مناظره ی
آنان شرکت میکرد.
او در بین آشنایان جدیدش به مرد مذهبی مشهور شد. او پس از گذراندن دوره، با تخصصی جدید و روحیهای بانشاط به ایران مراجعت کرد.
ارتش برای استفاده از دانش نظامی ستوان، او را در سال 1353 به اصفهان -مرکز
توپخانه- منتقل کرد. علی در اصفهان با یافتن دوستان جدید مطالعات مذهبی
خود را پی گرفت و شخصیت ی خویش را در این دوره قوام بخشید. او در
نامهای که برای سرگرد محمدمهدی کتیبه- یکی از افسران مذهبی- ارسال کرد این
جمله را نوشت: "در مورد برنامههای مذهبی بحمدالله پیش میرویم مخصوصاً در
آن قسمت که میدانید." این جمله حساسیت ضداطلاعات را برانگیخت و از آن پس
وی تحت مراقبت قرار گرفت. آنها پس از تحقیق و مراقبت متوالی، او را "متعصب
مذهبی" معرفی کردند و مراقبت از وی را شدت بخشیدند. جالب این است که هرکس
از افسران را به مراقبت وی میگماردند یا تحت تأثیر روحیه ی او قرار
میگرفت و گزارش مثبت برای او رد میکرد یا صیاد را از مراقبت و مأموریت
خود خبر میداد و یا از اول با چنین مأموریتی مخالفت میکرد.
سروان صیاد همزمان با اوجگیری مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبری
امامخمینی تقیه را کنار گذارد و در ارتش علناً به دفاع از علمای اسلام و
حکومت اسلامی پرداخت و سرانجام به دلیل اینکه در بین افسران، تبلیغات
ضدرژیم میکرد، ضداطلاعات از قرار دادن جنگافزار در اختیار وی ممانعت کرد و
اعلام نمود که از واگذاری مشاغل حساس به او خودداری شود. سرانجام سروان در
19بهمن دستگیر و زندانی شد اما دیری نپایید که انقلاب به پیروزی رسید و او
هم مانند همه ی مردم ایران آزاد شد.
دوره ی دوم زندگی سرهنگ صیاد بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز میشود: او
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با برادر رحیم صفوی و حجةالاسلام سالک آشنا
میشود و با یکدیگر پیمان میبندند که از پادگانهای اصفهان حفاظت نمایند.
اختلاف سروان با فرماندهان ارتش موجب آشنایی وی با حضرت آیت الله ای
میگردد و از اینجا سرنوشت صیاد به کلی تغییر پیدا کرد. پس از حوادث
کردستان، صیاد با درجه سرگردی به همراه سردار صفوی به غرب اعزام میگردد و
با هماهنگی ارتش و سپاه سنندج را آزاد میکنند. لیاقتهای سرگرد در کردستان
موجب میگردد تا با درجه ی سرهنگی به فرماندهی عملیات غرب منصوب گردد.
اختلافات سرهنگ با بنیصدر اولین رئیسجمهوری اسلامی موجب برکناری وی و خلع
دو درجه ترفیع میگردد. اما دیری نپایید که بنیصدر سقوط کرد و شهید رجایی
به ریاستجمهوری رسید و سروان مجدداً با دو درجه به غرب کشور اعزام
میشود. سرهنگ با تأسیس قرارگاه حمزه سیدالشهداء، لشکرهای 64 ارومیه و 28
کردستان و تیپهای 23 نیروی ویژه هوابرد و تیپ 30 گرگان، شهرهای بوکان و
اشنویه را آزاد کرد.
در هفتم مهرماه 1360 به خاطر رشادتها و لیاقتها توسط رهبر معظم انقلاب؛
امامخمینی به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد. او با هماهنگی با سپاه
قهرمان پاسداران انقلاب اسلامی در عملیات طریقالقدس، فتحالمبین،
بیتالمقدس، رمضان، مسلمبنعقیل، مطلعالفجر، محرم، والفجر 1، 2، 3، 4 و 8
و 9، عملیات خیبر و بدر و قادر شرکت نمود و پیروزیهای بزرگی را برای
ایران اسلامی به ارمغان آورد که بیشک در تاریخ امت اسلامی به عظمت خواهد
ماند. سرهنگ در مرداد سال 1365 از فرماندهی نیروی زمینی استعفا داد و با
پیشنهاد آیت الله ای و تصویب رهبر انقلاب به سمت نمایندگی امام در
شورایعالی دفاع منصوب شد. در سال 66 به درجه ی سرتیپی نایل آمد. سرتیپ
صیادشیرازی در سال 67 در عملیات مرصاد که مرزهای غرب ایران مورد هجوم
منافقین قرارگرفته بود، شرکت و با روحیهای بسیجی ضربات محکمی را بر پیکر
مزدوران منافق وارد کرد. سرانجام صیادشیرازی در مقام جانشینی ریاست ستادکل
به خدمت مشغول شد.
امیرسپهبد علی صیادشیرازی پس از عمری تلاش و مجاهدت به دست منافقان به شهادت رسید و موجی از دینخواهی را برانگیخت.
عملیات کربلای 8
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: کربلای8
زمان اجرا :18/1/1366
مدت اجرا : 5 روز
تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر ) : 5200
رمز عملیات: یا صاحب امان(عج)
مکان اجرا:شرق بصره عراق – محور جنوبی جنگ در غرب شلمچه ایران
ارگانهای عمل کننده: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: پاسخ به شرارتهای دشمن در خلیج فارس ، تهدید شهر بصره عراق و تامین کانال زوجی و توسعه منطقه
عملیات بیت المقدس3
آزادسازی چند ارتفاع بلند در عمق جبهه دشمن
عملیات «بیتالمقدس3» بر پایه تجزیه و تحلیل فرماندهان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جریان عملیات بیتالمقدس- 2 که دو ماه پیش به انجام رسیده بود- طرح ریزی شد.
اوضاع جوی منطقه کردستان عراق و بلندیهای صعبالعبور محور شمالی جنگ، همچنان نامناسب و سرد و یخبندان بود، ولی اهداف برجستهای که در انجام این طرح پیگیری میشد، فرماندهان را برآن داشت تا پیش از فصل گرما و حضور دو چندان نیروهای دشمن در منطقه، تکلیف دو ارتفاع مهم و بلند را به منظور گسترش وضعیت جبهه خودی در شمال شرقی «سلیمانیه» روشن سازند.
این دو ارتفاع «الاغلو» و «گوجار» نام داشت، که دسترسی به هر یک، مستم دسترسی و تصرف دیگری بود.
ضرورت اصل آفند و ایجاد زمینههای مناسب برای آزادسازی شهر و دشت «حلبچه» عراق، با اجرای عملیات «والفجر10 » سبب شد تا این عملیات در سه محور، در تاریخ24 اسفند ماه1366 با رمز «یا موسی بن جعفر(ع)» آغاز شود.
ساعت1 بامداد نیروها علیرغم همه مشکلات و دشواریهای نبرد زمستانی، توانستند با هدایت قرارگاه «نجف» و همزمان با اجرای عملیات «والفجر10» در حلبچه، اهداف مورد نظر را تصرف و تأمین کنند. با وجود آنکه رزمندگان از غروب روز پیش، بتدریج از مقر خود در دشت «هرمدان» به سوی نقاط رهایی حرکت کرده و دچار خستگی راه شده بودند؛ همچنین با توجه به بارش برف و حادث شدن یک مه غلیظ بر منطقه و دامنهها، توانستند قله گوجار را آزاد کنند.
نیروهای عراقی مستقر بر روی این قله همگی در سنگرهایشان یخ زده بودند و بنابراین پاکسازی مواضع آسان صورت گرفت.
در روز دوم عملیات اطلاع حاصل شد که نیروهای تازه وارد کماندویی سپاه پنجم ارتش عراق، قصد دارند به منطقه آزاد شده پاتک کنند، اما علیرغم پاتکهای پیاپی و سنگین آنها و نیز مشکلات در ارسال کمک و مهمات و تخلیه مجروحین و شهدا در مواضع خودی، تلاشهای دشمن و بمبارانهای شیمیایی هواپیماهای عراقی بینتیجه ماند. و در مجموع، با سه شبانه روز درگیری و نبرد سخت با طبیعت خشن و مشکلاتی ناشی از پشتیبانی هوانیروز و نیروهای دشمن، اهداف مورد نظر محفوظ ماند. در عملیات بیتالمقدس3 ، منطقهای به وسعت40 کیلومتر مربع از خاک عراق آزاد و یک فروند هواپیما، تیپ604 پیاده از سپاه یکم دشمن و شماری سلاح سنگین و نیمه سنگین منهدم و بیش از1180 نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی و اسیر شدند
خلاصه گزارش عملیات :
نام عملیات: بیت المقدس3
زمان اجرا: 24/12/1366
مدت اجرا3 :روز تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر):1180
رمز عملیات: یا موسی بن جعفر (ع)
مکان اجرا: شمال استان سلیمانیه کردستان عراق - عمق خط شمالی جبهه دشمن
ارگانهای عملکننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: گسترش وضعیت خطوط خودی در شمال شرقی سلیمانیه عراق و تصرف دو ارتفاع الاغلو و گوجار
مردم در خیابانها و در حمایت از دولت بازرگان تظاهرات میکنند. شعارها علیه بختیار است، مردم بختیار را نمیخواهند. بختیار سعی دارد به مردم بفهماند در انجام وعدههای خود کوشاست.
به همین منظور در جلسهی مجلس حضور مییابد و نمایندگان در حضور بختیار طرحهای انحلال ساواک و دستگیری نخستوزیران و وزیران دولت از سال 1341 تا آن سال که متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصویب میکنند.
دهها خبرنگار داخلی و خارجی، گروههای مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسهی علوی اجتماع کردهاند. آیتالله هاشمی رفسنجانی حکم نخستوزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت میکند. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر میشوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم کردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریکا برای دستگیری امام و کشتن مردم هستند.
اعضای شورای انقلاب، آیتالله دکتر بهشتی، آیتالله مطهری و مهندس بازرگان با تماسهای مداوم با فرماندهان ارتش سعی میکنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان میروند.
بختیار تمام پایگاههایش را از دست داده و همچنان با انجام مصاحبههای مختلف سعی در به رخ کشیدن قدرت خود دارد. محورهای مورد تاکید و تهدید او در مصاحبهها اینها هستند:
امام در پاسخ تهدیدهای دولت فرمودند: «من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش میخواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آنها فرزندان ما هستند. ما به آنها محبت داریم.»
امام همچنین در سخنرانیها و دیدارهایشان با مردم اصول تهایشان را اینگونه بیان فرمودند: «تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهند کرد. ما برای اقلیتهای مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که در خدمت ملت باشند. دولتها حق هیچ نظارت ندارند.»
در تمام کشور مردم به اعتصاب عمومی دست زدهاند. کارکنان ادارات و وزارتخانههای مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل کار خود راه نمیدهند. جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به دیدار امام میرود و استعفانامهاش را به ایشان تسلیم میکند و البته دوباره از سوی امام شهردار میشود. بختیار از انتشار این خبر و احتمال اینکه سرمشق دیگر زیر دستانش قرار گیرد به شدت میترسد و طی یک مصاحبه شروع به ناسزاگویی به جواد شهرستانی میکند و سایر کارمندان و مسئولان دولت خویش را تهدید میکند. با همهی اینها شهردار تهران، تنها کسی نبود که به مدرسهی علوی(محل ست امام) روی آورد.
بختیار در واکنش به استقبال عمومی مردم از ورود امام، پیدرپی با انجام مصاحبه و صحبت در مورد برنامههای آتی خویش سعی در عادی جلوهدادن اوضاع دارد. مردم اما، چشم و گوش به مدرسهی علوی دوختهاند. جمعیت مشتاق به دیدار اما آنقدر زیاد هستند که کوچههای اطراف مدرسهی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچههای دستنویسی روی دیوارها نصب کردهاند که رویشان نوشتهشده: «زیارت قبول، با یک بار زیارت امام این توفیق را به دیگران هم بدهید»
تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونین مردم و نیروهای مسلح بود. از غروب روز بیستم، کسی خیابانها را ترک نکرده بود. درحالیکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژیم شدیدتر می شد خبر رسید که ستاد ژاندارمری واقع در میدان بیست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نیروی هوایی، دریایی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسلیحات ارتش،کارخانهها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد. سرانجام درحالی که همه خیابانها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 30/10 دقیقه صبح، شورای عالی ارتش با شرکت رئیس ستاد، وزیر جنگ واکثر فرماندهان تشکیل جلسه داد و پس از مذاکرات بسیار، طی اعلامیهای بی طرفی ارتش را اعلام کرد.
این اعلامیه زمانی از رادیو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحی که سوار برخودروهای نظامی بودند. همچنین کاخ گلستان، مرکز رادیو ایران و ژاندارمری کل کشور در دست مردم بود. رادیو و تلویزیون نظامی به تصرف مردم در آمد. در آخرین لحظهها گوینده رادیو پیامی را که از سوی آیت الله طالقانی رسیده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پیام ازکارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتی نسبتا طولانی، رادیو دوباره آغاز به کار کرد. صدای گوینده از شدت هیجان می لرزید:
«توجه توجه . این صدای انقلاب ملت ایران است.»
فریاد شادی از تمام خاک ایران برخاست، آخرین سلسلهی پادشاهی ایران، سرانجام سقوط کرد.
ساعت 10 صبح اسلحهخانهی نیروی هوایی به همت مردم و کمک همافران فتح شد.
ساعاتی بعد کلانتریهای 9، 10، 11، 12، 16، 26 و کلانتری نارمک به دست مردم افتاد.
مردم تانکها و نفربرها را به خیابانها آوردند و به یکدیگر روحیه میدهند. فرمانداری نظامی که دستپاچه شدهاست، در آخرین اعلامیهاش که بارها از رادیو پخش شد، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نیم عصر اعلام کرد.
امام خمینی در پاسخ به دستور فرمانداری پیامی به این شرح صادر فرمودند: «اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است؛ مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی، حق پیروز است.»
مردم خیابانها را ترک نکردند.
پس از خبر ساعت 20، تصاویری از دوران اقامت امام خمینی در پاریس از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد. همزمان با پخش تصویر امام خمینی، همافران نیروی هوایی در پادگان، فریاد «اللهاکبر» سر دادند. شعار همافران در حمایت از امام خمینی باعث خشم افسران و کارکنان ضد اطلاعات نیروی هوایی شد. اخطارهای تند آنان به همافران، به درگیری و تیراندازی و ورود گارد شاهنشاهی منجر شد. با بالا گرفتن درگیری، مردم برای کمک به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لولهی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخید و آنها را هدف گلوله قرار داد. درگیری تا صبح ادامه داشت.
بختیار دستور تیراندازی به سمت مردم را میدهد. در بعضی از نقاط کشور به سمت مردم تیراندازی میشود. عدهی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی، با لباسهای نظامی و در میان شادی و حیرت مردم به اقامتگاه امام رفتند. امام خمینی در این دیدار، خطاب به همافران فرمودند:
«همانطور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حال به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت اسلامی را برقرار کنیم.»
رهبر انقلاب اسلامی مردم را به رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی به ویروس کرونا توصیه کرده و فرمودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله ای امروز سه شنبه پس از کاشتن دو نهال میوه به مناسبت روز درختکاری در سخنانی، کاشت درخت را حرکتی با برکت خواندند و در خصوص بیماری شایع شده در کشور، گفتند: همچنان که قبلاً از پزشکان، پرستاران و مجموعههای درمانی صمیمانه تشکر کردم، لازم میدانم بار دیگر از این عزیزان که با کار بسیار با ارزش خود در حال جهاد در راه خدا هستند، تشکر کنم.
رهبر انقلاب اسلامی مشاهده نمونههای درسآموز از تلاش و فداکاری کادرهای درمانی در رسیدگی به بیماران را نشاندهنده مسئولیتپذیری و تعهد انسانی آنان دانستند و افزودند: همچنین لازم میدانم از خانوادههای پزشکان، پرستاران و همه عوامل درمانی که با صبر و تحمل خود در کنار تلاش شبانهروزی عزیزانشان هستند، سپاسگزاری کنم.
ایشان با دعا برای عافیت بیماران و همچنین طلب رحمت و مغفرت الهی برای درگذشتگان از این بیماری و صبر و آرامش برای بازماندگان آنها، چند توصیه خطاب به مردم بیان کردند.
حضرت آیت الله ای با تأکید بر رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی، افزودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم، بنابراین هر چه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، حسنه و هر چه به شیوع آن کمک کند، سیئه است.
رهبر انقلاب اسلامی در توصیهای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.
ایشان افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوشمضمونی است که میتوان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.
حضرت آیت الله ای همچنین همه دستگاههای کشور را به همکاری و در اختیار قرار دادن امکانات مورد نیاز وزارت بهداشت که در صف مقدم مقابله با بیماری قرار دارد، توصیه کردند و گفتند: نیروهای مسلح و دستگاههای مرتبط با دفتر رهبری نیز به انجام این کار موظف شدهاند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به درگیر شدن کشورهای زیادی در دنیا با این بیماری، افزودند: مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبر رسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند اما برخی کشورهای دیگر که این بیماری در آنها شدیدتر و همهگیرتر است، پنهانکاری میکنند البته ما برای آن بیماران نیز از خداوند طلب عافیت میکنیم.
ایشان حادثه پدیدآمده را مسئلهای گذرا و نه فوقالعاده دانستند و گفتند: البته من نمیخواهم مسئله را خیلی کوچک فرض کنم اما آن را خیلی بزرگ هم نکنیم، این مسئله مدتی نه چندان طولانی برای کشور وجود خواهد داشت و سپس رخت برمیبندد اما تجربیات حاصل از آن و فعالیت مردم و دستگاهها که به مثابه یک رزمایش عمومی است، میتواند به عنوان یک دستاورد باقی بماند.
حضرت آیت الله ای با اشاره به اقدامات پسندیده و نوعدوستانه برخی هموطنان مانند کمکهای مالی و توزیع اقلام بهداشتی افزودند: این کارها بسیار خوب است و با حفظ این دستاوردها، بلا به نعمت و تهدید به فرصت تبدیل میشود و امیدواریم روزگار عافیت کامل برای ملت عزیز ایران نزدیک باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
بنده می خواهم صمیمانه تشکر کنم از پزشکان و پرستاران و مجموعه دستاندرکاران پزشکی در مواجهه و مبارزه با این بیماریای که اخیراً در کشور بهوجود آمده. همچنین تشکر کنم از وزارت بهداشت و درمان و مجموعه ی همکاران آقای وزیر بهداشت در این مجموعه به خاطر تلاش هایی که می کنند و زحمتی که می کشند. من برنامه ی امروز را فقط ترتیب دادم برای همین که این تشکر را بکنم در حضور آقای دکتر مرندی رئیس محترم فرهنگستان علوم پزشکی. دوست داشتم که این تشکر قلبی خودم را به همه برادران و خواهران محترم پزشک و پرستار و کادرهای درمانی عرض بکنم. انشاءالله که موفق باشید. کارتان بسیار با ارزش است. هم ارزش جامعه پزشکی و پرستاری را در جامعه بالا می برد که برده، هم مهمتر از این، ثواب الهی است که خدای متعال قطعاً به شما اجر خواهد داد و ثواب خواهد داد و امیدواریم که انشاءالله این کار برجسته و سنگین خیلی هم طولانی نشود و انشاءالله زودتر کلک این ویروس منحوس گرفته بشود انشاءالله. انشاءالله همهتان موفق باشید.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
امیرالمؤمنین علیه السلام یک الگوی کامل برای همه است. جوانیِ پرشور و پرحماسه او الگوی جوانان است. حکومت سراسر عدل و انصاف او الگوی دولت مردان است. زندگی سراپا مجاهدت و سراپا مسئولیت او الگوی همه مؤمنان است. آزادگی او الگوی همه آزادگان جهان است. سخنان حکمت آمیز و درس های ماندگار او الگوی عالمان و دانشمندان و روشن فکران [است].
. امیرالمؤمنین برای خدا و در راه او کار می کرد. به درد مردم می رسید. مردم را دوست می داشت و خدمت به آنها را وظیفه خود می دانست. با این که حکومت او در جهت خدمت به مستضعفان بود، به این اکتفا نمی کرد؛ شب ها هم، تنها و به صورت فردی، به کمک یکایک مستضعفان می رفت. این زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام است. (مقام معظم رهبری)
درباره این سایت